زنان نام آور ایرانی

یوتاب : سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است . وی درنبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست . ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد . از او به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربایجان ) در سالهای ٢٠ قبل از میلاد تا ٢٠ پس از میلاد نیز یادشده است . با اینهمه هم آریوبرزن و هم یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند .
آرتمیز : نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴٨٠ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد . تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی – برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.آرتمیس نیز درست میباشد .
آتوسا : ملکه بیش از ٢٨ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش. هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی داریوش دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .
بانک کودک و نوجوان در قزوین راه اندازی شد + منبع خبر(خبرگزاری مهر)
بانک کودک و نوجوان در قزوین راه اندازی شد + منبع خبر(خبرگزاری مهر)
منبع در ادامه مطلب
گردش فراموش ناشدنی ... ! ...
شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.
پل نزديك ماشين كه رسيد پسر پرسيد: ” اين ماشين مال شماست ، آقا؟”
پل سرش را به علامت تائيد تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عيدي به من داده است”.
پسر متعجب شد و گفت: “منظورتان اين است كه برادرتان اين ماشين را همين جوري، بدون اين كه ديناري بابت آن پرداخت كنيد، به شما داده است؟ آخ جون، اي كاش…”
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزويي مي خواهد بكند.
او مي خواست آرزو كند كه اي كاش او هم يك همچو برادري داشت.
اما آنچه كه پسر گفت سرتا پاي وجود پل را به لرزه درآورد:
خرمایی که حضرت زهرا به سلمان داد هسته نداشت
اى سلمان! تو بر ما جفا و بى انصافى كردى.
عرض كردم : یا امیرالمؤ منین ! كسى مثل من، بر شما جفا نخواهد كرد، ناراحتى و اندوه من براى رحلت رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله مانع شد كه بتوانم به ملاقات و زیارت شما موفّق شوم .
امام علیه السلام فرمود: اى سلمان ! همین امروز بیا به منزل حضرت فاطمه سلام اللّه علیها؛ چون او علاقه دارد تو را ببیند و مى خواهد كه تحفه و هدیّهاى را از بهشت تقدیم تو نماید.
گفتم : آیا بعد از وفات رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها براى من تحفه بهشتى در نظر گرفته است ؟!
حضرت فرمود: بلى ، دیروز فراهم شده است .
پس من با سرعت روانه منزل آن بانوى جهان بشریّت گشتم، هنگامى كه وارد منزل ایشان شدم حضرت را مشاهده كردم كه در گوشهاى نشسته و چادر كوتاهى بر سر خود افكنده است .
وقتى نگاه حضرت بر من افتاد، اظهار داشت : اى سلمان ! پس از وفات پدرم بر من جفا نمودى !
گفتم : اى حبیبه خدا! فردى چون من چگونه مى تواند بر شخصیّتى مثل شما جفا كند؟!
حضرت زهرا سلام اللّه علیها پس از آن فرمود: آرام باش ، بنشین و در آنچه برایت مى گویم دقّت كن و بیندیش .
روز گذشته در حالى كه درِ خانه بسته بود، من در همین جا نشسته بودم و در غم و اندوه فرو رفته بودم .
ناگهان متوجّه شدم كه در باز شد و سه حوری بهشتى كه تا كنون فردى به زیبائى شكل آنها ندیده بودم با اندامى نمونه و بوى عطر دل انگیز عجیبى، با لباسهاى عالى وارد شدند و من با ورود آن ها از جاى خود برخاستم ؛ و پس از خوش آمد گوئى به آنان ، اظهار داشتم: آیا شما از اهالى شهر مكّه یا مدینه هستید؟
اموزش رایگان کردن اینترنت ایرانسل ۱۰۰ % تضمینی
برای گوشی های نوکیا :
از منوی اصلی وارد Tools شوید
سپس وارد setting شوید
حال در صفحه بعد connection را بزنید
وارد access points شوید و در صورتی که قبل از این کانکشن ایرانسل با تنظیمات ایرانس ساخته اید آنرا پاک کنید و خودتون یه کانکشن درست کنید
بعد از ساخت کانکشن یه مرحله به عقب برگردید
پایین تر از access point یه گزینه به اسم sip setting هست ! وارد اون بشید
حال در صورت وجود profile در آنجا وارد آن شوید ( اگه نبودadd new رو بزنید و یک پروفایل بسازید )
حال وارد پروفایل شوید
توجه توجه "این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره" چیه هرکی بگه جایزه داره.
دوستان اینو یه جایی خوندم خیلی برام جالب بود هرکی بگه منظور متن پایین چیه جایزه مخصوص پیش ما داره منتظر نظرهاتونیم.
یارو زبونش میگرفته ، میره داروخونه میگه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه میگه: دیب دیگه چیه؟
یارو جواب میده: دیب دیگه - این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره.
کارمنده میگه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم - چی هست این دیب ؟!
یارو میگه: بابا دیب ، دیب
طرف میبینه نمیفهمه ، میره به رئیس داروخونه میگه - اون میآد میپرسه: چی میخوای عزیزم ؟!
یارو میگه: دیب!
رئیس میپرسه: دیب دیگه چیه؟!
یارو میگه: بابا دیب دیگه - این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره.
رئیس داروخونه میگه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟!
یارو میگه: آره بابا - خودم دائم مصرف دارم، شما نمیدونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری میکنه ، نمیتونه سر در بیاره و کلافه میشه ... یکی از کارمندای داروخونه برای خود شیرینی میآد جلو و میگه: یکی از بچههای داروخونه مثل همین آقا زبونش میگیره، فکر کنم بفهمه این چی میخواد - اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه ، گفت: اشکال نداره - یکی بره دنبالش، سریع برش داره بیارتش.
میرن اون کارمنده رو میارن - وقتی میرسه، از یارو میپرسه: چی میخوای؟!
یارو میگه: دیب!
کارمنده میگه: دیب؟!
یارو: آره
کارمنه میگه: که این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره؟!
یارو: آره
کارمند: داریم! چطور نفهمیدن تو چی میخوای؟!
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی میخواد - کارمنده سریع میره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه مشمع مشکی و میاره میده به یارو و اونم میره پی کارش.
همه جمع میشن دور اون کارمند و با کنجکاوی میپرسن: چی میخواست این?!
کارمنده میگه: دیب!
میپرسن: دیب؟دیب دیگه چیه؟!
میگه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی میشه و میگه: اینجوری فایده نداره - برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟!
کارمنده میگه: تموم شد - آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!!
دوستان حالا دیب چیه؟؟؟؟؟؟