بررسي جامع و منصفانه در منابع و متون اسلامي بوضوح نشان ميدهد كه دين اسلام، ديني است جمعگرا كه در عين توجه به فرد و نيازهايش، او را موجودي اجتماعي ميداند، تامين احتياجات او را تنها در بعد فردي خلاصه نميكند بلكه مطالبات جمعي و ساماندهي مناسبات اجتماعي در ابعاد گوناگون حيات بشري و پيوند دادن آن با مبدا هستي را از اهداف اصلي خود ميداند.
در آثار و متون اسلامي به خوبي اين احساس مسئوليت نسبت به ديگران و سرنوشت آنان و توجه به گرفتاريها و مشكلات جامعه ديني در تحقق ايمان مذهبي مومنان مورد تاكيد واقع شده است. شايد گوياترين تعبيرات اين سخن پيامبر اكرم (ص) باشد كه فرمودند: « من سمع رجلا ينادي ياللمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم؛ هر كس بشنود كه كسي فرياد برآورده كه اي مسلمانان به فريادم برسيد و او را اجابت نكند، مسلمان نيست.» و نيز ميفرمايند: « من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم؛ هر كس صبح كند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نيست.»

اهميت ندادن به مشكلات و مسايل جامعه اسلامي يا بدان جهت است كه شخص يا گروهي اساساً اعتقادي به اين دين ندارند و غيرمسلمان هستند كه در اين صورت موضوعاً از مضمون اين روايت بيرون است.
همچنين ممكن است بيتوجهي نسبت به امور مسلمانان، از شدت رويآوري به دنيا و سرگرم شدن به لذتها و عيش و نوش آن باشد كه چنين كسي جز در دايره منافع خود نميانديشد، كار چنين شخصي گاهي به جايي ميرسد كه براي او اسلام و كفر چندان تفاوتي ندارد و چه بسا پيروزي جبهه كفر را براي مقاصد حيواني خود مناسبتر بداند و حتي آن را آرزو هم بكند.
براين اساس امام خميني(ره) كه با تمام وجود فرياد مظلوميت و
فريادرسي مردم ستمديده فلسطين را ميشنيد و گرفتاري و مصيبت جانكاه آنان را از عمق جان احساس ميكرد، مي گويد: « مسئله قدس يك مسئله شخصي نيست، يك مسئله مخصوص به يك كشور و يا يك مسئله مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست، بلكه حادثهاي است براي موحدين جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آينده...
ايشان در ملاقات با اعضاي شوراي مركزي حزبالله لبنان ميگويند: « دفاع از نواميس مسلمين و دفاع از بلاد مسلمين و دفاع از همه حيثيات مسلمين امري است لازم و ما بايد خودمان را براي مقاصد الهي و دفاع از مسلمين مهيا كنيم، خصوصاً در اين شرايطي كه فرزندان واقعي فلسطين اسلامي و لبنان اسلامي، يعني حزبالله و مسلمانان انقلابي سرزمين غصبشده و لبنان، با نثار خون و جان خود، فرياد «ياللمسلمين» سر ميدهند، با تمام قدرت معنوي و مادي در مقابل اسرائيل و متجاوزين بايستيم و در مقابل آن همه سفاكيها و ددمنشيها مقاومت و پايمردي كنيم و به ياري آنان بشتابيم...

به طور مسلم امروز مسئله فلسطين، از مهمترين گرفتاريها و مشكلات جهان اسلام است آنگونه كه مقام معظم رهبري در پيامي به حجاج بيت الله الحرام در سال 1411 فرمودند: «مهمترين مسئله امروز مسئله فلسطين است که در نيم قرن اخيرهمواره مهمترين مسئله جهان اسلام و شايد مهمترين مسئله بشريتبوده است، اينجا سخن از محنت و آوارگي و مظلوميت يک ملت است،سخن از غصب يک کشور است، سخن از ايجاد غدهاي سرطاني در قلبکشورهاي اسلامي... است، سخن از ظلم مستمري است که اکنون دو نسلپي درپي از ملت فلسطين را فراگرفته است» و در اوضاع كنوني آن چه در جهت حمايت از مردم مظلوم آنجا از دست ما ساخته است، حمايتهاي مالي و معنوي است.
اكنون كه پس از 60 سال ظلم و جنايت از سوي رژيم خونخوار، پليد، سفاك، جنايتكار و غاصب صهيونيستي، اين مدعيان نسل برتر انسانيت پس از شكست در جنگ 33 روزه در مقابل فرزندان روحالله و مشاهده، لمس و درك سراشيبي و اضمحلال خودشان، ديگر چيزي براي از دست دادن ندارند بنابراين حركت جديد آنها در محاصره غزه و ملت مظلوم فلسطين را در آستانه يك فاجعه انساني قرار دادن تنها در اين راستا قابل تحليل است.
در مسابقه فوتبال تيمي كه باخته و در حال حذف شدن از گردونه است چيزي براي از دست دادن ندارد و دفاع، هافبك، فوروارد و حتي دروازهبان تيم خود را به آب و آتش ميزنند تا از نيستي فرار كند و حكايت رژيم منحوس صهيونيستي نيز جز اين نيست اما وظيفه مسلمان چيست؟
عربستان و سردمداران سعودي و وهابي آن كه از جنايتكاران صهيونيست كه دستانشان به خون مسلمانان و اعراب آلوده است براي شركت در نشست گفتگوي اديان دعوت ميكنند و با هم پالوده ميخورند به دنبال چه هستند، اينها نميدانند كه اگر شهادتطلبي جوانان سني حماس و شيعه حزبالله لبنان نبود اكنون بخشهايي و شايد همه خاك سوريه، عراق، اردن، كويت، عربستان و... به سرزمينهاي اشغالي افزوده شدهبود، آيا همين مسلمانان شهادتطلب نبودند كه باعث شدند اولمرت لعين و دار و دستهاش رؤياي اسرائيل بزرگ را از سر خارج كنند؟ و...

مصر و حسني مبارك كه مدعي پدري اعراب هستند چه ميكنند؟ گذرگاهها را بسته و شاهد مرگ ايستاده سروقامتان مسلمان در غزه هستند، اينان چهره دروني خود را نشان ميدهند اما چه بايد كرد؟
ظلم بر اساس سنت الهي پايدار نبوده و نابود خواهد شد چنانكه فرمودهاند:«جاء الحق و زهق الباطل، انّ الباطل كان زهوقاً»، اما اين دليلي بر رخوت، سكوت، فشلي و تنبلي ما مسلمانان نخواهد بود و روزگاري از ما خواهند پرسيد كه در آن زمان چه كرديد؟ آيا از مال، جان، آبرو يا هر چيز ديگري كه داشتيد و در توانتان بود هزينه كرديد؟